محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

فرشته ی کوچولو هدیه ی خدا

دندونای مامان

سلام مامانی جونی بی صبرانه منتظر اومدنت هستیم (اینجا مامان داشت ی ساعت فک میکرد  ک چی بگه) عزیزم اومدنت ب این دنیا نشاط خاصی ب زندگی ما بخشید راستی مامانی جون وقتی دندونای مامانی ریخت تو اومدی تو دل مامانیت و همه خندیدن گفتن همینکه مامان بزرگ شدی دندونات ریخت اینطوری بودم. الان شدم .                                                          &n...
21 اسفند 1392

مامانی وارد هفت ماهگی شدی دارم نزدیک میشم ب دیدن روی ماهت عشقم

  سلااااااااااام ب پسر یکی ی دونه ی مامان خوبی عشقم؟؟؟؟؟؟؟ پسرم گلم  ماهه کامل تو دل مامان بودی لحظه شماری میکنم ببینمت الان حس میکنم خیلی نزدیک تر شدم ب دیدن روی ماهت مامانی کی میشه بیای بغل مامان پسرم وارد هفت ماهگی شدی مبارک منو تو و بابایی باشه دعا کن این روزا بی درد سر و مشکل و مث برق و باد بگذره ک بیای بغلمممممممم ...
21 اسفند 1392

سرماخوردگیه مامانی

سلام مامانی خوبی؟ خوشی؟تو دل مامانی بهت سخت میگذره؟ببخش کوچولوی نازم الان دو روزه مامانی سرمای شدید خورده ولی دلش نمیاد بخاطر تو یه دارویی بخوره اما دیشب کلا نتونستم بخوابم خلاصه بابایی ب زور منو برد دکتر گفت برو دکتر تا بچه م اذیت نشده   منم دیگه رفتمو کلی سرم وامپول خوردم مامی تصدقت بشه مامی صدقه بلاگردونت شه عشق مامان فقط تو سالم باشی هر کاری میکنم ...
21 اسفند 1392

پنجمین سالگرد عروسیه منو بابایی

سلام عشق تپلیه ی مامان تو یه روز سرد پاییزی منو بابایی دیگه دوران نامزدیمون تموم شد و اومدیم سر خونه و اشیونه ی خودمون اون روز خیلی روز قشنگی بود برای ما یادش بخیر انقده مامانی خوشگل شده بود ک نگوووووووووووو بابایی کلی کیف کرد مامانی رو دید حیف تو نبودی اون روز جات خالی حالا ازون روز 5 سال میگذره و اومدن تو بهترین سالگرد ازدواج منو باباجونو رقم زده. قربون قدمای کوچولوت بشم مامانی ولی امسال مث همیشه نبود،فقط چون تو دلم بودی دلم ب تو خوش بود اخه امسال بابایی پیشم نبود تو این روز قشنگمون رفته تهران بابایی کار داشته دعا کن کار بابایی درست بشه برا هر 3 تاییمون عالی میشه دوستت دارم مامانی عاشقتم ایشالا...
21 اسفند 1392

تبریک خاله الهامی

سلام خاله سلام دوروس طلا نمیدونی چقد منتظریم تا بیای و اون صورت ماهتو ببینیم عشق خاله دوستت دارم وبلاگتم مبالککککککککککککککککککککک از طرف خاله جون الهامی ...
21 اسفند 1392

ازمایش دیابت بارداری

سلام به پسر مامانی خوبی عشقم؟ امروز مامانی رفت ازمایش خون ک ببینه قند بارداری نگرفته باشه ی وقت خدای ناکرده تو اذیت بشی ولی عوضش پدر مامانی درومد 3باز ازم خون گرفتن دیگه بیجال شده بودم ولی هزار ماشالا بابایی مث پروانه دورم میچرخید دمش گرم خدا ازمون نگیرتش خلاصه دیگه ساعت 2 اخرین ازمایش  و گرفتن و اومدیم خونه ناهار خوردیم  خورش مرغ کی بشه پسرم بیاد براش غذا بپزم حال کنه دوست دارم عزیزم مراقب خودت بااش ...
21 اسفند 1392

اول 27 هفتگی و شروع ماه هفت

ا كنون وزن كودك شما كمي كمتر از 900 گرم و طول بدن او از سر تا پاشنه پا حدود 35.5 سانتي متر است. عصبهاي گوش او در حال تكامل هستند كه در نتيجه به صداهاي مختلف بهتر پاسخ مي دهد. ريه هاي او در حال رشد هستند و او با نفسهاي كوچكش مقادير كمي از مايع آمنيوتيك را تنفس مي كند. اين تمرين براي تولد او و هنگامي كه مي خواهد براي اولين بار با هوا تنفس كند بسيار مفيد است. در صورتي كه كودك شما يك پسر باشد بيضه هاي او در حال حركت به سمت كيسه بيضه هستند كه درچند روز آينده به مقصد نهايي خود مي رسند. امروز هفته و روزم بود ک رفتم سونو جیگر مامان  گرم بود تپل خان اوففففففففففف   پسر نازم امروز رفتم سونو دیدم روی ماهتو خدایی...
21 اسفند 1392

بدون عنوان

پسر ناز مامان راحت بخواب خدا جون یه فرشته مهربونو گذاشته که مراقب تو باشه ...
21 اسفند 1392