محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

فرشته ی کوچولو هدیه ی خدا

30 هفتگی محمد پارسا

سلام عشق مامان  هفتگیت مبارک عسل مامانی پسر ناز مامان انشالا ب زودی ب دنیا میای کنار مامان و بابا. ی عمر زندگی میکنی داماد میشی  اووووووووووووووووف چقد دوس دارم اوج گرفتنتو ببینم مث ی پرنده ک کم کم خودشو پیدا میکنههه و از اشیونه ش درمیاد و کیره سراغ زندگیش ...
11 فروردين 1393

بدون عنوان

پسر ناز مامان هدیه ی اسمونی من امروز رفتی تو هفته 28 خیلی خوشحالم ولی هنوز باورم نمیشه دارمت امیدوارم بیای و زندگیمونو روشن کنی و روزهای کنارت بودنو با لذت طی کنیم قد کشدنتو ببینم و کیف کنیم عشق مامان
25 اسفند 1392

بدون عنوان

عشققققق مامان و بابا یلدات مبارک ایشالا سال بعد تو بغلم باشی و از وجودت لذت ببرم هدیه ی اسمونیه من. امسال همه میگفتن محمد پارسا الان داره هندونه شب یلدا رو میخوره تو شکم مامانیش نوش جونت بشه مادر گوشت بشه بچسبه به رونت ...
21 اسفند 1392

دندونای مامان

سلام مامانی جونی بی صبرانه منتظر اومدنت هستیم (اینجا مامان داشت ی ساعت فک میکرد  ک چی بگه) عزیزم اومدنت ب این دنیا نشاط خاصی ب زندگی ما بخشید راستی مامانی جون وقتی دندونای مامانی ریخت تو اومدی تو دل مامانیت و همه خندیدن گفتن همینکه مامان بزرگ شدی دندونات ریخت اینطوری بودم. الان شدم .                                                          &n...
21 اسفند 1392

مامانی وارد هفت ماهگی شدی دارم نزدیک میشم ب دیدن روی ماهت عشقم

  سلااااااااااام ب پسر یکی ی دونه ی مامان خوبی عشقم؟؟؟؟؟؟؟ پسرم گلم  ماهه کامل تو دل مامان بودی لحظه شماری میکنم ببینمت الان حس میکنم خیلی نزدیک تر شدم ب دیدن روی ماهت مامانی کی میشه بیای بغل مامان پسرم وارد هفت ماهگی شدی مبارک منو تو و بابایی باشه دعا کن این روزا بی درد سر و مشکل و مث برق و باد بگذره ک بیای بغلمممممممم ...
21 اسفند 1392

سرماخوردگیه مامانی

سلام مامانی خوبی؟ خوشی؟تو دل مامانی بهت سخت میگذره؟ببخش کوچولوی نازم الان دو روزه مامانی سرمای شدید خورده ولی دلش نمیاد بخاطر تو یه دارویی بخوره اما دیشب کلا نتونستم بخوابم خلاصه بابایی ب زور منو برد دکتر گفت برو دکتر تا بچه م اذیت نشده   منم دیگه رفتمو کلی سرم وامپول خوردم مامی تصدقت بشه مامی صدقه بلاگردونت شه عشق مامان فقط تو سالم باشی هر کاری میکنم ...
21 اسفند 1392

پنجمین سالگرد عروسیه منو بابایی

سلام عشق تپلیه ی مامان تو یه روز سرد پاییزی منو بابایی دیگه دوران نامزدیمون تموم شد و اومدیم سر خونه و اشیونه ی خودمون اون روز خیلی روز قشنگی بود برای ما یادش بخیر انقده مامانی خوشگل شده بود ک نگوووووووووووو بابایی کلی کیف کرد مامانی رو دید حیف تو نبودی اون روز جات خالی حالا ازون روز 5 سال میگذره و اومدن تو بهترین سالگرد ازدواج منو باباجونو رقم زده. قربون قدمای کوچولوت بشم مامانی ولی امسال مث همیشه نبود،فقط چون تو دلم بودی دلم ب تو خوش بود اخه امسال بابایی پیشم نبود تو این روز قشنگمون رفته تهران بابایی کار داشته دعا کن کار بابایی درست بشه برا هر 3 تاییمون عالی میشه دوستت دارم مامانی عاشقتم ایشالا...
21 اسفند 1392