سلام عشق تپلیه ی مامان تو یه روز سرد پاییزی منو بابایی دیگه دوران نامزدیمون تموم شد و اومدیم سر خونه و اشیونه ی خودمون اون روز خیلی روز قشنگی بود برای ما یادش بخیر انقده مامانی خوشگل شده بود ک نگوووووووووووو بابایی کلی کیف کرد مامانی رو دید حیف تو نبودی اون روز جات خالی حالا ازون روز 5 سال میگذره و اومدن تو بهترین سالگرد ازدواج منو باباجونو رقم زده. قربون قدمای کوچولوت بشم مامانی ولی امسال مث همیشه نبود،فقط چون تو دلم بودی دلم ب تو خوش بود اخه امسال بابایی پیشم نبود تو این روز قشنگمون رفته تهران بابایی کار داشته دعا کن کار بابایی درست بشه برا هر 3 تاییمون عالی میشه دوستت دارم مامانی عاشقتم ایشالا...